سفر نامه ی هند 2
بابای فندق میگه «این چه جور سفر نامه نوشتنه، تو چرا بجای اینکه از هند بنویسی از بچه ات خاطره تعریف میکنی؟ » انگار زیاد بیراه هم نمی گه. من معذرت می خوام، ببخشید دیگه
خوب حالا از هند بگم که اگرچه با مساحت3228263 کیلومتر مربع کشور پَت و پهنی حساب می شه، ولی با جمعیتی برابر یک میلیارد و صد میلیون نفر مملکت شلوغیه. یه چیزی بگم شاید باور نکنید، به نظر من و همسفرهام اومد که هندیها یا حداقل اونایی که ما توی این مدت دیدیم، آدمهای آروم و بی سر و صدایی هستند. اهل داد و بیداد نیستند؛ حتی چند باری هم که کلاه سرمون گذاشتند، در عین نجابت و آقایی بود، طوری که خجالت می کشیدیم اعتراض کنیم. البته یه بارش دیگه خیلی بلا نسبت درازگوش حسابمون کرده بودند که دیگه ما نجابت رو گذاشتیم کنار؛ اگه شد بعدا تعریف می کنم. در عوض بی سر و صدایی خودشون، صدای بوق ماشینها و موتورهاشون روی بوق ماشینهای ما رو سفید کرده
بگذریم؛ هند، آب و هوای گرم و مرطوبی داره و دمای هوا مثلا در دهلی به چهل درجه سانتیگراد و درماههای گرم سال یعنی ژوئن و جولای به 48 یا 50 هم می رسه.این فصل، فصل بارانهای موسمی هم هست و ما انگار که از خونه مون بیرونمون کرده باشند، عدل، توی این شرایط آب هوایی رفتیم سفرِ هندوستان! البته شانس آوردیم و حداقل گرفتار بارانهای موسمی نشدیم ولی امان از گرما
زبان رسمی مردم هند، هندی و انگلیسی است در عین اینکه در سراسر کشور مردم به چهارده زبان دیگه هم از جمله اردو، پنجابی، بنگالی، گجراتی و...... صحبت می کنند
ادیان اصلی مردم هند، هندوییسم، بودیسم، سیکهیسم و اسلام است. از اقلیتهای مذهبی، من اطلاعی ندارم
هند، یه کشور باستانیه و قدمتش به 2500 سال قبل از میلاد بر می گرده. در روایتها و قصه های قدیمی اومده که وقتی حضرت آدم از بهشت رانده می شه، در سرزمین سیلان در هندوستان فرود می یاد. گفتنیه که 608 قبیله مختلف با آداب متفاوت در هندوستان شناسایی شده اند
سه تا شهری که ما رفتیم، معروفند به مثلث طلایی؛ چون هر کدوم در یک رأس مثلث فرضی واقع شده اند و مملو از مکانهای توریستی اند
خوب حالا از هند بگم که اگرچه با مساحت3228263 کیلومتر مربع کشور پَت و پهنی حساب می شه، ولی با جمعیتی برابر یک میلیارد و صد میلیون نفر مملکت شلوغیه. یه چیزی بگم شاید باور نکنید، به نظر من و همسفرهام اومد که هندیها یا حداقل اونایی که ما توی این مدت دیدیم، آدمهای آروم و بی سر و صدایی هستند. اهل داد و بیداد نیستند؛ حتی چند باری هم که کلاه سرمون گذاشتند، در عین نجابت و آقایی بود، طوری که خجالت می کشیدیم اعتراض کنیم. البته یه بارش دیگه خیلی بلا نسبت درازگوش حسابمون کرده بودند که دیگه ما نجابت رو گذاشتیم کنار؛ اگه شد بعدا تعریف می کنم. در عوض بی سر و صدایی خودشون، صدای بوق ماشینها و موتورهاشون روی بوق ماشینهای ما رو سفید کرده
بگذریم؛ هند، آب و هوای گرم و مرطوبی داره و دمای هوا مثلا در دهلی به چهل درجه سانتیگراد و درماههای گرم سال یعنی ژوئن و جولای به 48 یا 50 هم می رسه.این فصل، فصل بارانهای موسمی هم هست و ما انگار که از خونه مون بیرونمون کرده باشند، عدل، توی این شرایط آب هوایی رفتیم سفرِ هندوستان! البته شانس آوردیم و حداقل گرفتار بارانهای موسمی نشدیم ولی امان از گرما
زبان رسمی مردم هند، هندی و انگلیسی است در عین اینکه در سراسر کشور مردم به چهارده زبان دیگه هم از جمله اردو، پنجابی، بنگالی، گجراتی و...... صحبت می کنند
ادیان اصلی مردم هند، هندوییسم، بودیسم، سیکهیسم و اسلام است. از اقلیتهای مذهبی، من اطلاعی ندارم
هند، یه کشور باستانیه و قدمتش به 2500 سال قبل از میلاد بر می گرده. در روایتها و قصه های قدیمی اومده که وقتی حضرت آدم از بهشت رانده می شه، در سرزمین سیلان در هندوستان فرود می یاد. گفتنیه که 608 قبیله مختلف با آداب متفاوت در هندوستان شناسایی شده اند
سه تا شهری که ما رفتیم، معروفند به مثلث طلایی؛ چون هر کدوم در یک رأس مثلث فرضی واقع شده اند و مملو از مکانهای توریستی اند
دهلی
دهلی که پایتخت هند باشه، به دو بخش دهلی قدیم و دهلی نو تقسیم می شه. مسجد جامع که یکی از بزرگترین و قدیمی ترین مساجده، در دهلی قدیم واقع شده که متاسفانه ما نتونستیم اونجا رو ببینیم. مسجد جامع در سال 1650 میلادی به دستور شاه جهان، شاه مغول و با سنگهای قرمز و مرمر سفید ساخته شده. در مقابل مسجد، قلعه قرمز دهلی قرار داره که باز هم ساخته همون پادشاهه
اولین جایی که تونستیم ببینیم، مقبره ی مهاتما گاندی بود. قبر گاندی در میان باغی سر سبز واقع شده و برای نزدیک شدن به مقبره می بایست برای احترام از فاصله ای کفشها رو می کندیم. در بخش دیگه ای از باغ مقبره ی جواهر لعل نهرو، ایندیرا گاندی و راجیو گاندی قرار داره
فردای اونروز به طرف آگرا و جیپور رفتیم که در پست بعدی در موردشون می نویسم. اما از آخرین روز سفر بگم که دوباره برگشتیم به دهلی و تونستیم معبد لوتوس رو ببینیم. معبد لوتوس، معبد بهایی هاست. لوتوس به معنی گل نیلوفره و معبد به شکل گل نیلوفر و توسط یه مهندس ایرانی بهایی، حدود بیست سال پیش ساخته شده. بخاطر زیبایی خیره کننده اش، توریستهای زیادی رو جذب می کنه. روزی که رفتیم معبد لوتوس هوا ابری بود و بارون ریزی می اومد و معبد، میون اون محوطه ی سبز و زیبا، مثل یه نقاشی شده بود. بهایی هایی که وارد می شدند برای احترام پاهاشون برهنه بود و بقیه هم باید از یه جایی نزدیک معبد با پای برهنه می رفتند که ما بدلیل کمی وقت و تنبلی، حوصله نکردیم کفشهامون رو در آریم، بنابراین نتونستیم داخل معبد رو ببینیم
ازجاهای دیدنی دیگه توی دهلی، منار قطب، مقبره همایون( پادشاه مغول)، قصر رییس جمهور و دروازه ی هند رو می تونم نام ببرم که این آخری رو فقط وقتی سوار مینی بوس از جلوش رد می شدیم، دیدیم