جامدادی

02 December 2006

آهای آقای موتوری مگه سر می بری؟



کنار خیابون، نزدیک چهارراه، توی ماشین، منتظر بابای فندق نشسته بودم و نگاهم به ماشینها و موتورها و آدمایی بود که رد می شدن. کم کم متوجه چهارراه شدم و چراغ راهنما که قرمز می شد و سبز می شد و سواری هایی که پشت چراغ قرمز ترمز می کردن و موتورایی که ترمز نمی کردن و از لابلای ماشینها و آدمایی که چراغ براشون سبز بود، رد می شدن، در کمال خونسردی!!. توی اون یه ربعی که من اونجا منتظر بودم از اونهمه موتوری فقط دو سه تاشون به چراغ قرمز محل دادن!! و مثل یه شهروند محترم!! منتظر شدن تا چراغ سبز بشه
از اون روز چه سواره باشم و چه پیاده، پشت چراغ قرمز حواسم می ره به موتوری ها که با آرامش کامل جلوی چشم قانون!! از چراغ قرمز رد می شن. توی شهر شما نمی دونم اما اینجا اکثریت قریب به اتفاق!! موتوری ها توجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی ندارن. همه هم بهشون عادت کردن، چه راننده های دیگه و چه عابرای پیاده و حتی پلیس، چون زیاد دیدم که جلوی اینهمه تخلفشون رو نمی گیرن. موتوری هام بد جوری خودشون رو زدن به بی خیالی!!!. احتمالا اگه سر و کارشما هم به این هرج و مرجی که این آدما به وجود می آرن، افتاده باشه، مثل من یاد گرفتین که توی یه خیابون یه طرفه هم دوطرفتون رو بپایین؛ چون آقای موتور سوار از هر طرفی و با هر سرعتی می تونه عبور کنه. رانندگی توی خیابونایی که موتوری هاش سبقت از راست رو مجاز می دونن، برای من که خیلی طاقت فرساس و دو برابر انرژی می گیره. همه ی اینا به کنار، کاش دیگه میون خیابون، تک چرخ نمی زدن!!. من با این یه قلم خیلی مشکل دارم. خودتونم میدونین اینایی که گفتم فقط یک از هزار بود
ولی یه احتمال دیگه هم می شه داد و اون اینکه قانون موتوری ها رو از رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی معاف کرده و من خبر نداشته باشم!!!؟؟ یعنی ممکنه!!؟؟ اگرنه اینهمه بی احتیاطی، سرعت زیاد و بی توجهی آقایون موتور سوار به حقوق بقیه ی راننده ها و عابرای پیاده، اونم با خونسردی تمام، نشونه ی چی می تونه باشه!!؟؟